Saturday, May 9, 2020

کرونا و شرایط پیچیده پدران مجرد




من تنها زندگی می‌کنم و سه پسر هفت، هشت و ۱۰ ساله دارم که بین خانه من و خانه مادرشان در رفت و آمد هستند. از دو سال پیش که جدا شدیم، زمانی که بچه‌ها با من هستند، بیشتر غذاها را در رستوران می‌خوریم و خود انتخاب رستوران یک فعالیت سرگرم کننده شده است. پسر کوچکم، «آران» همیشه یک رستوران ویژه مورد نظرش است و نوبتش که می‌رسد، همه می‌دانیم کجا را پیشنهاد خواهد کرد و در آن رستوران چه خواهد خورد. پسران دیگرم طیف غذاهای مورد پسندشان کمی بزرگ‌تر است و حاضر هستند که در اینترنت جست‌وجو کنند و به رستوران‌های جدید هم بروند. اما آن‌ها رستوران را بر مبنای کیفیت غذا بر نمی‌گزینند. به دنبال سرگرمی‌های آن‌جا مانند وجود تبلت برای کودکان، جایی برای فعالیت فیزیکی، بادکنک و یا اسباب‌بازی هستند.

ولی در دو ماه اخیر با شیوع ویروس کرونا و بسته شدن رستوران‌ها، شرایط تغییر کرده و کار پدرهای مجرد هم پیچیده‌تر شده است. هنوز هم می‌توان از بیرون غذا سفارش داد اما نگرانی انتقال ویروس از آشپز یا بسته‌بندی غذا باعث شد به یاد سال‌های دانشجویی، دوباره غذا بپزم. با این که آشپزخانه خانه را سال پیش نوسازی کرده بودم، هنوز یک بار هم در آن غذا پخته نشده بود.

قدم اول این بود که یک دست قابلمه با اندازه‌های گوناگون تهیه کنم. قدم دوم، خرید مواد لازم و ادویه‌جات بود و قدم سوم، دسترسی به یک مشاور خوب برای پختن درست غذا. مادربزرگ مهربان‌شان مرا بارها راهنمایی کرد که چه و چه‌گونه بپزم. قدم چهارم هم بازگشت به مغازه برای خرید جنس‌های از قلم افتاده مانند رنده و آبکش بود.

No comments:

Post a Comment