۱۱۲ سال از روزی که نخستین چاه نفت خاورمیانه، چاه شماره یک «مسجدسلیمان»، به نفت رسید میگذرد. چاه نفتی که در دوره اوج تولید ۱۲۷ هزار بشکه تولید روزانه داشت، ۷۳ سال فعال بود و اکنون به بخشی از تاریخ بدل شده است؛ اما شهر تاریخی مسجدسلیمان که سال ۱۲۸۵، یعنی دو سال پیش از کشف نفت و پس از بیش از هزار سال، دوباره بنا و آباد شد، امروز به تعبیر رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی خوزستان به «مخروبه» بدل شده است و این نمادی است از سرنوشت مناطق نفتخیز خوزستان.
در خوزستان، گروههای اتنیکی متنوعی از عرب، لُر و فارس زندگی میکنند و فارغ از عددهای متفاوتی که منابع مختلف از نسبت جمعیت و درصد هرکدام از این اتنیکها به دست میدهند، در این مورد که بزرگترین گروه اتنیکی خوزستان عربها هستند اتفاقنظر وجود دارد. عربهایی که به گفته فعالان عرب، محرومترین گروه اتنیکی خوزستان هستند و محل زندگی، فرهنگ، اقتصاد و حق حیات آنها قربانی سیاست تخریب خوزستان شده است. اگرچه این به معنای آبادانی سایر مناطق خوزستان و یا رفاه دیگر ساکنان آن استان نیست.
«وقتی روی دریای نفت خوابیده باشی، اما شب، سر گرسنه بر بالین بگذاری، وقتی به خاطر لهجهات در مصاحبه استخدام رد شوی، وقتی کنار کارون آب آشامیدنی سالم نداری، وقتی لولههای انتقال نفت و گاز از زمینهای روستای تو رد میشوند و چند هزار کیلومتر دورتر به خانههای روستایی و شهری گاز میرسانند، اما تو هنوز باید کپسول به دست دنبال گاز سرگردان باشی، وقتی مدرسه نداری و ناچاری ترک تحصیل کنی، وقتی به خاطر زبان و هویتت تحقیر میشوی، پیام روشنی دریافت میکنی: تو غیرخودی هستی.»
این سخنان «حماد.ن»، فعال هویتطلب عرب، بازتاب نگاه بخشی از فعالان عرب خوزستان است که در چند دهه اخیر در آن استان فعال شده و طیفی متنوع از هویتطلبان فرهنگی فدرالیستها تا جداییطلبان را شامل میشوند. کسانی که به درجات مختلفی باور دارند شیوه رفتار حکومتهای ۱۰۰ ساله اخیر با شهروندان عرب در ایران سرکوبگرانه بوده و افکار عمومی، با حمایت ضمنی یا آشکار از این سیاست به تداوم آن یاری رساندهاند.
در خوزستان، گروههای اتنیکی متنوعی از عرب، لُر و فارس زندگی میکنند و فارغ از عددهای متفاوتی که منابع مختلف از نسبت جمعیت و درصد هرکدام از این اتنیکها به دست میدهند، در این مورد که بزرگترین گروه اتنیکی خوزستان عربها هستند اتفاقنظر وجود دارد. عربهایی که به گفته فعالان عرب، محرومترین گروه اتنیکی خوزستان هستند و محل زندگی، فرهنگ، اقتصاد و حق حیات آنها قربانی سیاست تخریب خوزستان شده است. اگرچه این به معنای آبادانی سایر مناطق خوزستان و یا رفاه دیگر ساکنان آن استان نیست.
«وقتی روی دریای نفت خوابیده باشی، اما شب، سر گرسنه بر بالین بگذاری، وقتی به خاطر لهجهات در مصاحبه استخدام رد شوی، وقتی کنار کارون آب آشامیدنی سالم نداری، وقتی لولههای انتقال نفت و گاز از زمینهای روستای تو رد میشوند و چند هزار کیلومتر دورتر به خانههای روستایی و شهری گاز میرسانند، اما تو هنوز باید کپسول به دست دنبال گاز سرگردان باشی، وقتی مدرسه نداری و ناچاری ترک تحصیل کنی، وقتی به خاطر زبان و هویتت تحقیر میشوی، پیام روشنی دریافت میکنی: تو غیرخودی هستی.»
این سخنان «حماد.ن»، فعال هویتطلب عرب، بازتاب نگاه بخشی از فعالان عرب خوزستان است که در چند دهه اخیر در آن استان فعال شده و طیفی متنوع از هویتطلبان فرهنگی فدرالیستها تا جداییطلبان را شامل میشوند. کسانی که به درجات مختلفی باور دارند شیوه رفتار حکومتهای ۱۰۰ ساله اخیر با شهروندان عرب در ایران سرکوبگرانه بوده و افکار عمومی، با حمایت ضمنی یا آشکار از این سیاست به تداوم آن یاری رساندهاند.
No comments:
Post a Comment